عید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
دل از همان زمان هوایی و اسیر عشق شد که قبل خلق دلبران علی امیر عشق شد حقیر میشود هر آنکسی که نیست با علی امیر شد کسی که پیش او حقیر عشق شد اسیـر عـشق او که بـنـده هـوی نمیشود بنده نشد هوائـیـش مگر اسـیر عشق شد فرشتگان قـرب حق از او مدد گرفتهاند چرا که جبرئیل هم دخیل پـیر عشق شد برای پـیـرو صـراط مـسـتـقـیـم تـا خـدا بزرگراه کربلا- نجـف مسـیر عـشق شد نوشـته روی لـوح سـیـنه تـمام شـیعـیان غدیر روز پُر غرور بینظـیر عشق شد شراب می چکد ز دفترم که امشب از شعف شده است نعره قلم علی علی نجف نجف شـدنـد بــنـده کـرامــتـش تــمـام جـودهـا رکـوع کـردهاند در بـرابـرش عـمـودها قیام کـرده کـعـبه پـای قـامـت قـیـامتـش که حُـب اوست عـلـت قـبـولی سجـودها وجود اوست روح دین، بگو به منکر علی قبول نیست سجده و رکـوع بی وجودها مگر به لطف مرتضی شویم عاقبت بخیر وگرنه شد ضرر بـدون او تـمام سـودها همانکه چـارچـوب دین بـنا شده بـنام او همانکه بغض و حُب اوست معنی حدودها علیست ناخـدای کـشـتی نجـات تا خـدا علیست بـدر حـق نمای لـیـلةالـمـبیتها شدند عرشیان و فرشیان خراب بادهاش جهان بنا شده فـقـط به پـاس خانوادهاش نمی شود نصیب هرکسی صراط مرتضی فقط حلال زاده میرسد به پای جادهاش هزار سال رفته از شب عروج، همچنان به گوش عرش میرسد صدای فوق العادهاش اگرچه یکه تاز شده به تخت شاهی جهان ندیده بر تنش کسی به جز لباس سادهاش نگاه ذوالفقار او بس است اینکه جان دهند سپـاهِ در مـقـابـل از سـواره و پـیـادهاش همانکه طفل او به یک نگاه مرده زنده کرد مسیح هـم نـفـس نـمیکـشـید بیارادهاش نشسته در جوار حق کسی که باعلی نشست هر آنکه گشت بنده علی شده خداپرست قسم به بغض بیسپر، قسم به آه ذوالفقار که بوده دین همیشه زیر دِین شاه ذوالفقار به غیر ثروت خدیجه زنده مانده دین حق به گـفـته نبی همـیشه در پـنـاه ذوالفـقـار کسی که عدل میچکد از آستین جبر او کشانده یک سپاه را به دادگـاه ذوالـفـقار سپاه ظلمتی که کرده است بین دست شمس میان ظهـر رؤیت هـلال مـاه ذوالـفـقـار هر آنکه شک کند فقط کمی به حق مرتضی به کفر محض میرسد ز دیدگاه ذوالفقار قسم بحق بهشت هم به این شعف نمیشود هیچ کجا برای من مثـل نجـف نمیشود |